اتحاد با امام

راههای جلوگیری از تجاوز دشمنان

اتحاد با امام

راههای جلوگیری از تجاوز دشمنان

عزّت متعلق به خداست

مربوط به : بیانات در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
تاریخ : 1391/03/14
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : عزت, عزت مومنین

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

عزّت متعلق به خداست

متن فیش :
در منطق قرآن، عزت واقعى و کامل متعلق به خداوند و متعلق به هر کسى است که در جبهه‌ى خدائى قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل، بین جبهه‌ى خدا و جبهه‌ى شیطان، عزت متعلق به کسانى است که در جبهه‌ى خدائى قرار میگیرند. این، منطق قرآن است. در سوره‌ى فاطر میفرماید: «من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا».(1) در سوره‌ى منافقون میفرماید: «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین و لیکنّ المنافقین لایعلمون»؛(2) عزت متعلق به خداست، عزت متعلق به پیامبر و به مؤمنین است؛ اگرچه منافقان و کافردلان این را درک نمیکنند؛ نمیفهمند که عزت کجاست، مرکز عزت واقعى کجاست. در سوره‌ى نساء، درباره‌ى کسانى که خود را متصل به مراکز قدرتهاى شیطانى میکنند، براى اینکه حیثیتى به دست بیاورند، قدرتى به دست بیاورند، میفرماید: «أ یبتغون عندهم العزّة فانّ العزّة للّه جمیعا»؛(3) آیا دنبال عزتند این کسانى که به رقباى خدا، به دشمنان خدا، به قدرتهاى مادى پناه میبرند؟ عزت در نزد خداست. در سوره‌ى مبارکه‌ى شعراء، گزارشى از مجموعه‌ى چالشهاى پیامبران بزرگ را مطرح میفرماید - درباره‌ى حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت شعیب، حضرت موسى - مفصل درباره‌ى چالشهاى این پیامبران بزرگ بحث میکند و گزارش الهى و وحى را به گوش مردم میرساند. در هر مقطعى که میخواهد غلبه‌ى جبهه‌ى نبوت را بر جبهه‌ى کفر بیان بفرماید، میفرماید: «انّ فى ذلک لایة و ما کان اکثرهم مؤمنین. و انّ ربّک لهو العزیز الرّحیم»؛(4) یعنى با اینکه طرف مقابل اکثریت داشتند، قدرت دست آنها بود، پول دست آنها بود، سلاح دست آنها بود، اما جبهه‌ى توحید بر آنها پیروز شد؛ در این یک آیتى است از آیات الهى، و خداى تو عزیز و رحیم است. بعد از آنکه قرآن این گزارش را در طول سوره‌ى مبارکه‌ى شعراء هى تکرار میکند، تکرار میکند، در آخر سوره خطاب به پیغمبر میفرماید: «و توکّل على العزیز الرّحیم»؛ به این خداى عزیز و رحیم که تضمین کننده‌ى غلبه‌ى حق بر باطل است، توکل و تکیه کن. «الّذى یریک حین تقوم. و تقلّبک فى السّاجدین»؛ او ناظر به حال توست؛ در حال قیام، در حال سجده، در حال عبادت، در حال حرکت، در حال تلاش؛ او حاضر و ناظر است، تو را مى‌بیند؛ «انّه هو السّمیع العلیم».(5) پس در منطق قرآن، عزت را باید از خداوند طلب کرد.


1) سوره مبارکه فاطر آیه 10
مَن کانَ یُریدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَمیعًا ۚ إِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُهُ ۚ وَالَّذینَ یَمکُرونَ السَّیِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَدیدٌ ۖ وَمَکرُ أُولٰئِکَ هُوَ یَبورُ ﴿۱۰﴾
کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود می‌کند، و عمل صالح را بالا می‌برد؛ و آنها که نقشه‌های بد می‌کشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود می‌شود (و به جایی نمی‌رسد)!




2) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!




3) سوره مبارکه النساء آیه 139
الَّذینَ یَتَّخِذونَ الکافِرینَ أَولِیاءَ مِن دونِ المُؤمِنینَ ۚ أَیَبتَغونَ عِندَهُمُ العِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعًا ﴿۱۳۹﴾
همانها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب می‌کنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان می‌جویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست؟!




4) سوره مبارکه الشعراء آیه 8
إِنَّ فی ذٰلِکَ لَآیَةً ۖ وَما کانَ أَکثَرُهُم مُؤمِنینَ ﴿۸﴾
در این، نشانه روشنی است (بر وجود خدا)؛ ولی بیشترشان هرگز مؤمن نبوده‌اند!




4) سوره مبارکه الشعراء آیه 9
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ العَزیزُ الرَّحیمُ ﴿۹﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است!




5) سوره مبارکه الشعراء آیه 217
وَتَوَکَّل عَلَى العَزیزِ الرَّحیمِ ﴿۲۱۷﴾
و بر خداوند عزیز و رحیم توکّل کن!




5) سوره مبارکه الشعراء آیه 218
الَّذی یَراکَ حینَ تَقومُ ﴿۲۱۸﴾
همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) برمی‌خیزی می‌بیند؛




5) سوره مبارکه الشعراء آیه 219
وَتَقَلُّبَکَ فِی السّاجِدینَ ﴿۲۱۹﴾
و (نیز) حرکت تو را در میان سجده‌کنندگان!




5) سوره مبارکه الشعراء آیه 220
إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ ﴿۲۲۰﴾
اوست خدای شنوا و دانا.

ایمان و عمل به لوازم آن، عامل عزّت مؤمنین

مربوط به : بیانات در دیدار کارگزاران نظام
تاریخ : 1373/03/08
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : مردم, ایمان, عید غدیر, عزت, ارزش‏های فرهنگ اسلامی

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

ایمان و عمل به لوازم آن، عامل عزّت مؤمنین

متن فیش :
یکى از کارهاى استعمارگران در جوامع اسلامى، این بوده است که خواسته‌اند کارى کنند که مردم مسلمان، در هر طبقه و رتبه‌اى از اهمیت و مسؤولیت در زندگى و جامعه، خودشان را به ارزشهاى غیر اسلامى نزدیکتر کنند. یعنى لباسشان مثل لباس آنها، رفتارشان مثل رفتار آنها، بینششان مثل بینش آنها و اعمالشان هم مثل اعمال آنها باشد. در واقع، ارزشهاى آنها را ارزش بشمارند، ضدّارزشهاى آنها را ضدّ ارزش به حساب آورند و از اسلام یادشان نیاید. سعى کردند این کار را بکنند. متأسفانه، آنها در اکثر مناطق اسلامى، در طول سالهاى استعمار و ورود فرهنگ استعمارى به کشورهاى اسلامى، موفّق هم شدند. لباسها را عوض کردند، رفتارها را عوض کردند، آداب زندگى را عوض کردند، بینشها را عوض کردند و مسلمانان را از اسلام دور، و به آنچه که ضدّ اسلام و غیر اسلام است، نزدیک نمودند. امروز هم که ملت ایران اصرار دارد و پافشارى مى‌کند بر این‌که مواضع اسلامى، ارزش اسلامى و فرهنگ اسلامى را در رفتار خود، در حرکات خود، در لباس خود، در برخورد جهانى خود و در گزینش دوست و دشمن خود رعایت کند، بیشترین حمله‌ها را براى همین مى‌کنند.
در چنین دنیایى، ملت ایران توانست اعتزاز به شخصیّت و هویّت اسلامى را به خودش برگرداند. یعنى مردم ما احساس عزت مى‌کنند که مسلمانند؛ و حقیقت قضیه نیز همین است. «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین(1).» مؤمنین، عزیزند. آن کس که در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمه‌ى ایمان است رعایت مى‌کند، حقیقتاً عزیز است. بحمداللَّه، احساس عزّت هم در دل ملت ما هست و این از برکات رعایت همان ارزشهایى است که در غدیر تثبیت شد.


1) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!

آمادگی نیروهای مسلح، عزت‌آفرین برای کشور

مربوط به : بیانات در دانشگاه افسرى امام على (علیه‌السّلام)
تاریخ : 1390/08/19
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : عزت مومنین, آمادگی برابر دشمن, نیروهای مسلح, عزت

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

آمادگی نیروهای مسلح، عزت‌آفرین برای کشور

متن فیش :
شما عزیز و عزتمندید. عزت شما از دو جهت است: یکى از این جهت که در راه علم، در راه جهاد و با زلال معنویت و ایمان، جوانىِ ارجمند خودتان را میگذرانید؛ این عزت است. «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛(1) عزت متعلق به خدا و پیامبر و مؤمنان است. و شما با این شیوه، در خیل مؤمنان داخلید.

جهت دوم این است که شما مایه‌ى عزت کشور خود و ملت خود هستید. آن کشور و آن ملتى که بتواند ثابت کند که آماده است براى استقلال خود، براى حفظ هویت خود، براى آرمانهاى خود، براى موجودیت خود، ایستادگى کند و مردانه دفاع کند، عزیز است. عزت آن ملت را حتّى دشمنان در اعماق وجود خودشان تصدیق میکنند؛ اگرچه از روى عناد حاضر نباشند بر زبان بیاورند. امروز عزت شما را - که نوک پیکان استوارِ دفاع ملى هستید - دشمنان شما هم تصدیق میکنند؛ بسیارى بر زبان هم مى‌آورند.

خداى متعال میفرماید: «و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة و من رباط الخیل ترهبون به عدوّ اللَّه».(2) آمادگى شما، دشمن را بیمناک میکند؛ نه بیمناک از تجاوز شما - که شما اهل تجاوز نیستید - بیمناک از ایستادگى شما، بیمناک از فکر حمله‌ى به شما. در دنیائى که هنوز متأسفانه تکیه‌ى به قدرت سرنیزه و اسلحه میتواند در ارتباط میان ملتها و کشورها تعیین‌کننده باشد، در دنیائى که قلدرانى با داشتن مشتهاى پولادین بخواهند سرنوشت ملتها را در دست بگیرند - در دنیاى مادى - آن ملتى از آسیب محفوظ میماند که ثابت کند آماده‌ى دفاع است. نیروهاى مسلح ما، ارتش جمهورى اسلامى عزیز ما، این را ثابت کردند. این، عزت است؛ این براى یک کشور، عزت‌آفرین است؛ این را باید حفظ کنید. همه‌ى سرمایه‌هاى مادى و معنوى خودتان را باید حفظ کنید؛ دیانتتان را، ایمانتان را، انگیزه‌تان را، تقوا و پاکدامنى و پارسائى‌تان را، و عزم راسختان براى دفاع را در طول مدت خدمت و در همه‌ى عمر.


1) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!




2) سوره مبارکه الأنفال آیه 60
وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَیءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیکُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ ﴿۶۰﴾
هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان‌]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمی‌شناسید و خدا آنها را می‌شناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده می‌شود، و به شما ستم نخواهد شد!

لزوم وجود عنصر عزّت، در همه‌ی مجاهدات رهروان عاشورایی

مربوط به : ‌‌بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانه‌ى ماه محرم‌
تاریخ : 1384/11/05
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عزت

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

لزوم وجود عنصر عزّت، در همه‌ی مجاهدات رهروان عاشورایی

متن فیش :
[سه عنصر در حرکت حضرت ابى‌عبداللَّه (علیه‌السّلام) وجود دارد: عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت، و عنصر عاطفه.] عنصر دوم، حماسه است؛ یعنى این مجاهدتى که باید انجام بگیرد، باید با عزت اسلامى انجام بگیرد؛ چون «العزّة للَّه و لرسوله و للمؤمنین»(1). مسلمان در راهِ همین حرکت و این مجاهدت هم، بایستى از عزت خود و اسلام حفاظت کند. در اوج مظلومیت، چهره را که نگاه مى‌کنى، یک چهره‌ى حماسى و عزتمند است. اگر به مبارزات سیاسى، نظامىِ گوناگونِ تاریخ معاصر خودمان نگاه کنید، حتى آنهایى که تفنگ گرفته‌اند و به جنگ رویاروى جسمى اقدام کرده‌اند، مى‌بینید که گاهى اوقات خودشان را ذلیل کردند! اما در منطق عاشورا، این مسأله وجود ندارد؛ همان جایى هم که حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) یک شب را مهلت مى‌گیرد، عزتمندانه مهلت مى‌گیرد؛ همان جایى هم که مى‌گوید: «هل من ناصرٍ» - استنصار مى‌کند - از موضع عزت و اقتدار است؛ آن جایى که در بین راه مدینه تا کوفه با آدم‌هاى گوناگون برخورد مى‌کند و با آنها حرف مى‌زند و از بعضى از آنها یارى مى‌گیرد، از موضع ضعف و ناتوانى نیست؛ این هم یک عنصر برجسته‌ى دیگر است. این عنصر در همه‌ى مجاهداتى که رهروان عاشورایى در برنامه‌ى خود مى‌گنجانند، باید دیده شود. همه‌ى اقدام‌هاى مجاهدت‌آمیز - چه سیاسى، چه تبلیغى، چه آن‌جایى که جاى فداکارى جانى است - باید از موضع عزت باشد. در روز عاشورا در مدرسه‌ى فیضیه، چهره‌ى امام را نگاه کنید: یک روحانى‌اى که نه سرباز مسلح دارد و نه یک فشنگ در همه‌ى موجودى خود دارد، آن‌چنان با عزت حرف مى‌زند که سنگینى عزت او، زانوى دشمن را خم مى‌کند؛ این موضع عزت است. امام در همه‌ى احوال همین‌طور بود؛ تنها، بى‌کس، بدون عِدّه و عُدّه، اما عزیز؛ این چهره‌ى امام بزرگوار ما بود. خدا را شکر کنیم که ما در زمانى قرار گرفتیم که یک نمونه‌ى عینى از آنچه را که بارها و سال‌ها گفته‌ایم و خوانده‌ایم و شنیده‌ایم، جلوى چشم ما قرار داد و به چشم خودمان او را دیدیم؛ و او، امام بزرگوار ما بود.


1) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!

آیه 8 - باور کردن وعده‌هاى الهى ، نجات دهنده

مربوط به : بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات قرآن‌
تاریخ : 1390/04/14
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : غفلت, وعده‌های الهی, نصرت الهی

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

باور کردن وعده‌هاى الهى ، نجات دهنده امت اسلام از عقب‌ماندگى

متن فیش :
ما دوغفلت داریم: یکى غفلت از این که قرآن وسیله‌ى اجتماع ما مسلمانهاست. دوم، غفلت ازباور به مفاهیم قرآنى و اعتراف به آنچه که خداى متعال به ما در قرآن کریم وعده کردهاست. وعده‌هاى الهى را هم باید باور کنیم. اگر وعده‌هاى الهى را باور کردیم، آن وقتراه به سوى عزت، به سوى وحدت، به سوى اقتدار در مقابل امت اسلامى باز خواهد شد، امتاسلام از عقب‌ماندگى نجات پیدا خواهد کرد. همین آیاتى که الان این استاد محترم مصرىتلاوت کردند: «ان ینصرکم اللَّه فلا غالب لکم»؛(1) اگر خدا شما را نصرت بکند، هیچقدرتى بر شما غلبه نخواهد کرد. «و ان یخذلکم فمن ذالّذى ینصرکم من بعده»؛(2) اگرخدا شما را نصرت نکند، کمک نکند، کى به شما کمک خواهد کرد؟ یک سطر درخشان است. اینرا ملتها بنویسند، پرچم کنند، بزنند جلو چشمشان، بالاى سرشان. «ان ینصرکم‌اللَّهفلا غالب لکم»(3)؛ اگر خدا شما را یارى کند، هیچ قدرتى بر شما غلبه نمیکند. چه کارکنیم که خدا ما را یارى کند؟ این یک مسئله است. چه کار کنیم که نصرت خدا شامل حالما بشود؟ این را هم خود قرآن به ما گفته: «ان تنصروااللَّه ینصرکم»(4)،«ولینصرنّ‌اللَّه من ینصره»(5)؛ شما خدا را نصرت کنید، دین خدا را نصرت کنید، براىخدا قیام کنید، خدا شما را نصرت خواهد کرد. هر جا ملتها براى دین خدا قیام کردند،نیروشان را آوردند وسط صحنه، خداى متعال آنها را نصرت کرد. و وقتى خدا آنها را نصرتکرد، دیگر هیچ کس نتوانست بر آنها غلبه پیدا کند. ما نمونه‌اش را در خودمان دیدیم. ما آزمودیم، تجربه کردیم که «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّى یغیّروا مابأنفسهم»(6). این را ما ملت ایران آزمایش کردیم؛ این را در عمل آزمودیم. در خودمانتغییر ایجاد کردیم، خداى متعال هم اوضاع ما را تغییر داد. عجیب هم این است که اگریک قدم ما برداریم، خدا ده قدم برمیدارد. ما اندکى خودمان را تغییر دادیم، خدامبالغى به ما کمک کرد، اوضاع ما را تغییر داد.
امروز هم داریم در دنیامى‌بینیم. الان ملت مصر را نگاه کنید. همان اللَّه‌اکبر است و همان نماز جماعت استو همان شعارهاى اسلامى است؛ آمدند توى میدان، خداى متعال نصرت داد. مگر آمریکامیخواست که این اتفاقات در مصر بیفتد؟ مگر جبهه‌ى خبیثِ صهیونیستى که در همه‌ىقدرتهاى غربى نفوذ دارد، میخواستند این اتفاق بیفتد؟ مگر وابستگان سیاسى‌شان درمنطقه به خودشان حاضر بودند این فکر را راه بدهند که یک چنین اتفاقى خواهد افتاد؟اما افتاد. چرا؟ چون «ینصرکم اللَّه فلا غالب لکم».(7) خدا که نصرت کرد، دیگر همه‌ىقدرتها پوچند. اینجورى ملتها باید عزتشان را به دست بیاورند. «و للَّه العزّة ولرسوله و للمؤمنین»؛(8) عزت مال خداست. «تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء»؛(9) او عزتمیدهد. از خدا عزت را بخواهید.


1) سوره مبارکه آل عمران آیه 160
إِن یَنصُرکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُم ۖ وَإِن یَخذُلکُم فَمَن ذَا الَّذی یَنصُرُکُم مِن بَعدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمِنونَ ﴿۱۶۰﴾
اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند باید توکل کنند!




2) سوره مبارکه محمد آیه 7
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم ﴿۷﴾
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.




3) سوره مبارکه الحج آیه 40
الَّذینَ أُخرِجوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ إِلّا أَن یَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ یُذکَرُ فیهَا اسمُ اللَّهِ کَثیرًا ۗ وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ ﴿۴۰﴾
همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.




4) سوره مبارکه الرعد آیه 11
لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَینِ یَدَیهِ وَمِن خَلفِهِ یَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ ﴿۱۱﴾
برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!




5) سوره مبارکه آل عمران آیه 160
إِن یَنصُرکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُم ۖ وَإِن یَخذُلکُم فَمَن ذَا الَّذی یَنصُرُکُم مِن بَعدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمِنونَ ﴿۱۶۰﴾
اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند باید توکل کنند!




6) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!




7) سوره مبارکه آل عمران آیه 26
قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتِی المُلکَ مَن تَشاءُ وَتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ ۖ بِیَدِکَ الخَیرُ ۖ إِنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ ﴿۲۶﴾
بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت می‌بخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را می‌گیری؛ هر کس را بخواهی، عزت می‌دهی؛ و هر که را بخواهی خوار می‌کنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری.

آیه 8 - هراسان بودن استکبار از عزت یافتن

مربوط به : پیام به کنگره عظیم حج
تاریخ : 1370/03/26
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : استکبار, عزت امت اسلامی, مسلمان

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

هراسان بودن استکبار از عزت یافتن مسلمین

متن فیش :
آرى، استکبار و دارودسته‌ى خبرى و تبلیغاتى و قلمها و بوقهاى مزدورش، از این‌که کشورى در اعماق کهنه‌پرستى، و ملتى در حال و هواى سنتهاى جاهلى خود سر کند، ولى درهاى خزاین مادّى خود را به روى آنان بگشاید و تسلیم فزونخواهى و سلطه‌طلبى آنان شود و فرهنگ فساد و فحشا و مصرف‌زدگى و میخوارگى و شهوترانى را از آنان بپذیرد، نه تنها نگران نیستند، بلکه بسى خشنودند! آنان از بازگشت ملتها به گذشته‌یى که به آنان عزت و عظمت را یادآورى کند، راه جهاد و شهادت را به روى آنان باز کند، کرامت انسانى را به آنان برگرداند، دست سلطه‌گران را از غارت و چپاول به مال و ناموس آنان قطع کند، آیه‌ى «ولن یجعل‌اللَّه للکافرین على‌المؤمنین سبیلا»(1) را به آنان بیاموزد، کریمه‌ى «وللَّه العزّة ولرسوله وللمؤمنین»(2) را بر آنان فرو خواند، خطاب «و ما لکم لاتقاتلون فى‌سبیل‌اللَّه والمستضعفین»(3) را به گوش و دل آنان برساند، فرمان «ان الحکم الّا للَّه»(4) را در زندگى آنان اجرا کند و خلاصه، خدا و دین و قرآن را محور زندگى آنان سازد و دست طواغیت مستکبر و مستبد و سلطه‌طلب را از زندگى آنان قطع کند، از بازگشت به چنین گذشته‌یى و پیوند با چنین تاریخى، ناخشنود و سراسیمه و بیمناکند و لذا با هر بهایى مى‌خواهند از آن مانع شوند.


1) سوره مبارکه النساء آیه 141
الَّذینَ یَتَرَبَّصونَ بِکُم فَإِن کانَ لَکُم فَتحٌ مِنَ اللَّهِ قالوا أَلَم نَکُن مَعَکُم وَإِن کانَ لِلکافِرینَ نَصیبٌ قالوا أَلَم نَستَحوِذ عَلَیکُم وَنَمنَعکُم مِنَ المُؤمِنینَ ۚ فَاللَّهُ یَحکُمُ بَینَکُم یَومَ القِیامَةِ ۗ وَلَن یَجعَلَ اللَّهُ لِلکافِرینَ عَلَى المُؤمِنینَ سَبیلًا ﴿۱۴۱﴾
منافقان همانها هستند که پیوسته انتظار می‌کشند و مراقب شما هستند؛ اگر فتح و پیروزی نصیب شما گردد، می‌گویند: مگر ما با شما نبودیم؟ (پس ما نیز در افتخارات و غنایم شریکیم!) «و اگر بهره‌ای نصیب کافران گردد، به آنان می‌گویند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسلیم در برابر مؤمنان، تشویق نمی‌کردیم؟ (پس با شما شریک خواهیم بود!)» خداوند در روز رستاخیز، میان شما داوری می‌کند؛ و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.




2) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!




3) سوره مبارکه النساء آیه 75
وَما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ الَّذینَ یَقولونَ رَبَّنا أَخرِجنا مِن هٰذِهِ القَریَةِ الظّالِمِ أَهلُها وَاجعَل لَنا مِن لَدُنکَ وَلِیًّا وَاجعَل لَنا مِن لَدُنکَ نَصیرًا ﴿۷۵﴾
چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟! همان افراد (ستمدیده‌ای) که می‌گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما!




4) سوره مبارکه الأنعام آیه 57
قُل إِنّی عَلىٰ بَیِّنَةٍ مِن رَبّی وَکَذَّبتُم بِهِ ۚ ما عِندی ما تَستَعجِلونَ بِهِ ۚ إِنِ الحُکمُ إِلّا لِلَّهِ ۖ یَقُصُّ الحَقَّ ۖ وَهُوَ خَیرُ الفاصِلینَ ﴿۵۷﴾
بگو: «من دلیل روشنی از پروردگارم دارم؛ و شما آن را تکذیب کرده‌اید! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهی) عجله دارید، به دستِ من نیست! حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا می‌کند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.»

عمل نکردن به قرآن علت عقب ماندگی امت اسلامی

مربوط به : بیانات ‏در دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات‏ قرآن
تاریخ : 1388/05/03
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : عزت امت اسلامی, عمل, عزت

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

عمل نکردن به قرآن علت عقب ماندگی امت اسلامی

متن فیش :
سعى بکنیم که بهره‌ى ما فقط بهره‌ى فى‌المجلس و بهره‌ى گوش و چشم نباشد؛ دل ما بهره ببرد. قرآن براى عمل کردن است. قرآن براى فهمیدن و اندیشیدن است. اینهمه در دنیاى اسلام گرفتارى براى چیست؟ چرا امت اسلامى با این عظمت ضعیف است؟ چرا؟ چرا برادران مسلمان در سراسر دنیا دلهایشان و دستهایشان با هم نیست؟ چرا؟ مگر این قرآن نگفته است: «و اعتصموا بحبل اللَّه جمیعا و لاتفرّقوا»؟(1) مگر این قرآن نفرموده است که: «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؟(2) چرا امت اسلامى عزتى را که شایسته‌ى اوست، امروز در دنیا ندارد؟ چرا؟ چرا ما در علم عقبیم؟ در جایگاه سیاست و تدبیر مسائل جهانى، چرا امت اسلامى عقب است؟ علت این است که به قرآن عمل نمیکنند؛ علت این است که قرآن - برخلاف ادعاهاى ما - معیار و محور معرفت و عمل ما نیست. هر مقدارى که به قرآن عمل کنیم، همان قدر اثرش را خواهیم دید.
ما در جمهورى اسلامى ایران سعى کردیم به تعالیم قرآن عمل کنیم؛ قدرى موفق شدیم. به همان اندازه خداى متعال بالمعاینه به ما اثر این عمل کردن را نشان داد.
چرا امت اسلامى عزتى را که شایسته‌ى اوست، امروز در دنیا ندارد؟ چرا؟ چرا ما در علم عقبیم؟ در جایگاه سیاست و تدبیر مسائل جهانى، چرا امت اسلامى عقب است؟ علت این است که به قرآن عمل نمیکنند؛ علت این است که قرآن - برخلاف ادعاهاى ما - معیار و محور معرفت و عمل ما نیست. هر مقدارى که به قرآن عمل کنیم، همان قدر اثرش را خواهیم دید.
ما در جمهورى اسلامى ایران سعى کردیم به تعالیم قرآن عمل کنیم؛ قدرى موفق شدیم. به همان اندازه خداى متعال بالمعاینه به ما اثر این عمل کردن را نشان داد. در کار خداى متعال خلف وعده نیست: «و من اصدق من اللَّه قیلا».(3) اگر خداى متعال به مؤمنین وعده‌ى نصرت میدهد، وعده‌ى استخلاف در ارض میدهد، وعده‌ى عزت میدهد، این وعده‌ها راست است. علت اینکه ما این وعده‌ها را در عرصه‌ى زندگى خودمان نمى‌بینیم، این است که ما به شرائط الهى عمل نمیکنیم؛ «و اوفوا بعهدى اوف بعهدکم»؛(4) شما با پیمان من، به امر من عمل بکنید، من هم به آن پیمان عمل میکنم؛ خداى متعال این جورى گفته دیگر. این درس بزرگ ماست.


1) سوره مبارکه آل عمران آیه 103
وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذکُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَیکُم إِذ کُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَکُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَکُم مِنها ۗ کَذٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُم آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَهتَدونَ ﴿۱۰۳﴾
و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت‌]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.




2) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!




3) سوره مبارکه النساء آیه 122
وَالَّذینَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ سَنُدخِلُهُم جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدینَ فیها أَبَدًا ۖ وَعدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَمَن أَصدَقُ مِنَ اللَّهِ قیلًا ﴿۱۲۲﴾
و کسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‌اند، بزودی آن را در باغهایی از بهشت وارد می‌کنیم که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند. وعده حق خداوند است و کیست که در گفتار و وعده‌هایش، از خدا صادقتر باشد؟!




4) سوره مبارکه البقرة آیه 40
یا بَنی إِسرائیلَ اذکُروا نِعمَتِیَ الَّتی أَنعَمتُ عَلَیکُم وَأَوفوا بِعَهدی أوفِ بِعَهدِکُم وَإِیّایَ فَارهَبونِ ﴿۴۰﴾
ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید!

آیه 8 - ضرورت احساس عزت ملی در امت

مربوط به : بیانات در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادى سنندج‌
تاریخ : 1388/02/22
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : عزت, عزت ملی

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

ضرورت احساس عزت ملی در امت اسلامی

متن فیش :
عزت ملى چیست؟ عزت ملى عبارت است از اینکه یک ملت در خود و از خود احساس حقارت نکند. نقطه‌ى مقابل احساس عزت، احساس حقارت است؛ یک ملت وقتى به درون خود - به سرمایه‌هاى خود، به تاریخ خود، به مواریث تاریخى خود، به موجودى انسانى و فکرى خود - نگاه میکند، احساس عزت و غرور کند، احساس حقارت و ذلت نکند. این یکى از چیزهائى است که براى یک ملت لازم است. قرآن در موارد متعددى به این معنا اشاره کرده: «یقولون لئن رجعنا الى المدینة لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین و لکنّ المنافقین لا یعلمون».(1) منافقان با خودشان گفتگو میکردند که ما عزیزیم و مسلمانها را - که ذلیلند - از مدینه خارج خواهیم کرد! خداوند به پیغمبر وحى فرستاد که اینها اینجور میگویند، لیکن نمیفهمند و نمیدانند؛ آنکه عزیز است مؤمنانند؛ عزت از آنِ خداست و از آنِ پیامبر خدا و از آنِ مؤمنان باللَّه. این یک تابلو درخشانى است که همیشه جلوى چشم امت اسلامى باید قرار داشته باشد؛ «عزت ملى». اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.


1) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾

آیه 8 - علی اکبر (علیه السلام)، تجسم عزّت

مربوط به : بیانات در پادگان دوکوهه‌
تاریخ : 1381/01/09
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), عزت

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

علی اکبر (علیه السلام)، تجسم عزّت برای مسلمان

متن فیش :
مظهر جوانِ فداکار در کربلا کیست؟ على‌اکبر، فرزند امام حسین علیه‌السّلام؛ جوانى که در بین جوانان بنى‌هاشم برجسته و نمونه بود؛ جوانى که زیباییهاى ظاهرى و باطنى را باهم داشت؛ جوانى که معرفتِ به حقّ امامت و ولایت حسین‌بن‌على علیه‌السّلام را با شجاعت و فداکارى و آمادگى براى مقابله با شقاوت دشمن همراه داشت و نیرو و نشاط و جوانى خود را براى هدف و آرمان والاى خود صرف کرد. این خیلى ارزش دارد. این جوان فوق‌العاده و برجسته به میدانِ دشمن رفت و در مقابل چشم پدر و چشمان زنانى که نگران حال او بودند، جسد به خون آغشته‌اش به خیمه‌ها برگشت. این چنین مصیبت و عزایى چیز کوچکى نیست؛ اما همین حرکت او به سمت میدان و آماده شدن براى مبارزه، براى یک مسلمان، تجسم عزّت، بزرگوارى، افتخار و مباهات است. این است که خداوند مى‌فرماید: «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»(1). حسین‌بن‌على علیه‌السّلام نیز به نوبه‌ى خود با فرستادن این جوان به میدان جنگ، عزّت معنوى را نشان داد؛ یعنى پرچم سربلندى و حاکمیت اسلام را که روشن‌کننده‌ى مرز بین امامتِ اسلامى و سلطنتِ طاغوتى است محکم نگه مى‌دارد، ولو به قیمت جان جوان عزیزش باشد.


1) سوره مبارکه المنافقون آیه 8
یَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ وَلٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمونَ ﴿۸﴾
آنها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون می‌کنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمی‌دانند!