اتحاد با امام

راههای جلوگیری از تجاوز دشمنان

اتحاد با امام

راههای جلوگیری از تجاوز دشمنان

در عالم سیاست باید صبور بود

در عالم سیاست باید صبور بود

12/2/1390

سیاست‌های دوگانه غرب در تحولات اخیر خاورمیانه و جهان اسلام دیگر بر کسی پوشیده نیست؛ از اظهارنظرها تا رفتارهای متناقضی که نسبت به کشورهای منطقه از خود بروز می‌دهند. دخالت نظامی در لیبی و نیز سکوت و رضایت در برابر حضور نظامی عربستان در بحرین از جمله این موارد است. برای بررسی این موضوع و وضعیت بیداری اسلامی در منطقه، با دکتر کاظم جلالی، عضو کمیسون امنیت ملی مجلس به گفت‌وگو نشستیم.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif حدود چند ماه از آغاز انقلاب‌ها در خاورمیانه و جهان اسلام می‌گذرد. تحلیل شما از این چند ماه مبارزات مردم این کشورها چیست؟
بیداری اسلامی پدیده‌ای است که پس از انقلاب اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا شکل گرفت. البته به این دلیل که معمولاً حرکت‌های اجتماعی، حرکت‌های کُندی هستند و نیز برنامه‌های نظام سلطه مبنی بر کاهش تأثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر منطقه این بیداری به تدریج صورت گرفته است. بنابراین این خیزش عظیم اسلامی علی‌رغم میل غرب و ساختار قدرت جهانی به نتیجه رسیده است؛ مثلاً در کشور لبنان جریان مقاومت به رهبری حزب‌الله یا جریان مقاومت در فلسطین متأثر از همین بیداری اسلامی است. این‌ها در نتیجه بیداری اسلامی است که اساساً جریان مقاومت طی سالیان پس از انقلاب اسلامی ایران عملاً جلوی ترکتازی و پیشروی رژیم صهیونیستی در مرزهای اسلامی را کاملاً سد کرد.
ارها شنیدیم که نیروهای ناتو به اشتباه مواضع انقلابیون را هدف قرار داده‌اند و این اشتباه پنج یا شش بار تکرار شد! اشتباهاتی در این سطح آن هم با دستگاه‌های دارای تکنولوژی قوی برای دریافت اطلاعات، امری دروغ است و نمی‌تواند سهل و اشتباه باشد.

خیزش اسلامی در سالیان اخیر به یک پختگی و وزانت رسیده است؛ گرچه تلاش شد تا در مقابل این خیزش اسلامی جریانات انحرافی را نیز در دنیای اسلام ایجاد کنند، مثل انواع افراطی‌گری‌ها و کارهای تروریستی. این‌ها مسائلی بود که طی سالیان گذشته به نوعی توسط جریان ساختار قدرت جهانی شکل گرفت، اما خیزش اسلامی از یک پختگی برخوردار شد. امروز می‌بینیم که مصر از مبارک که کاملاً در دست آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی بود، نجات پیدا کرد و جریان عظیم اسلامی یک گام به پیش رفت، اگرچه هنوز باید منتظر تحولات بعدی بود. در تونس و یمن این خیزش یک گام به پیش رفته است.

اما این‌که آیا خیزش عظیم اسلامی در همین‌جا به نتیجه رسیده و متوقف شده است؟ باید بگویم نه! این‌گونه نیست بلکه مراحل تکاملی خودش را طی می‌کند. به نظر می‌رسد که هنوز ما چشم‌انداز بسیار امیدبخشی را برای تحولات عمیق‌تر داریم.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif به نظر شما دلیل غافلگیری آمریکا و نظام سلطه در تحولات خاورمیانه چه بود؟
آن‌ها تصور نمی‌کردند که با چند جرقه، این جریان در بسیاری از کشورهای شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه یک تحول با این عظمت و سرعت ایجاد کند. چون این‌ها پس از انقلاب اسلامی ایران به تعبیر خودشان برنامه‌ریزی کرده بودند تا خیزش عظیم اسلامی را مهار کنند و تصورشان هم این بود که این خیزش عظیم اسلامی را مهار کردند. اگر شما به همین مصر نگاه کنید، متوجه می‌شوید که داشتند برای انتخابات ریاست جمهوری آینده این کشور برنامه‌ریزی می‌کردند و بحث می‌کردند که آیا مبارک بیاید یا این‌که قدرت را به فرزند خودش جمال واگذار کند. در نهایت به این جمع‌بندی رسیدند که برای یک دوره دیگر نیز مبارک بماند و بعد نوبت به جمال مبارک برسد. بنابراین برنامه‌ریزی‌های آن‌ها نشان می‌دهد که آنان از بروز یک تحول در مصر غافل بوده‌اند.

در تونس و لیبی هم همین‌طور بود. شما در هیچ کدام از این کشورها نمی‌بینید که حتی یک پیش‌بینی خیلی رقیق هم شده باشد مبنی بر این‌که این کشورها در حال تحول هستند و این نشان‌دهنه غافلگیری نظام سلطه است. حالا این غافلگیری چگونه اتفاق افتاد؟ اساس خیزش اسلامی و رویکرد ضد صهیونیسم و ضد آمریکا در منطقه وجود داشت و نفرت از سیاست‌های آمریکا نیز در منطقه موج می‌زد. اما آمریکایی‌ها تصور می‌کردند که با حکومت‌های دست‌نشانده و نظامی خود در منطقه، کاملاً جریان را مهار کرده‌اند. اما دیدم که به‌واسطه عمق تنفر مردم از آمریکا، تحول آغاز شد، مثل آنچه که در تونس و مصر اتفاق افتاد. لذا بخشی از این غافلگیری ناشی از عدم شناخت و تحلیل‌های صحیح نسبت به جریان خیزش اسلامی و همچنین نسبت به حکومت‌های دست‌نشانده خودشان بود.
اید شخصی ظاهر بحرین را ببینید و بگویید که ارتش سعودی آمد و انقلاب بحرین را مهار کرد، اما آیا ریخته شدن خون این همه انسان بی‌گناه، مجروحین، فشار و شکنجه آنان معنای مهار شدن دارد؟

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif اما برخی معتقدند که آمریکا صحنه‌گردان اصلی و برنامه‌ریز این انقلاب‌ها است.
به نظر بنده این‌که بگوییم این تحولات توسط آمریکایی‌ها ایجاد شده، غیرکارشناسانه است. آیا آمریکایی‌ها با رفتن مبارک از مصر که دروازه فلسطین است، سود بردند یا ضرر کردند؟ قطعاً آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی ضرر کردند. آمریکایی‌ها می‌دانند چه موج نفرتی نسبت به آنان وجود دارد و تا حدی که می‌توانستند سعی کردند تا رژیم مبارک را حفظ کنند، اما وقتی دیدند که رژیم مبارک دیگر قابل حفظ شدن نیست، سعی کردند انقلاب مردم مصر را به نوعی مهار کنند.

نکته دیگر این‌که وقتی در انقلابی از نمادهای دینی استفاده می‌شود، آیا این انقلاب و حرکت غیر دینی است؟ وقتی شعارهای مردم «الله اکبر» و «لا اله الا الله» است چه می‌توان گفت؟ میعادگاه آنان نماز جمعه است، در غیر جمعه نیز تلاش می‌کنند تا اول وقت نماز جماعت بخوانند. دیگر چه تعریفی می‌توانیم از حرکت‌های دینی داشته باشیم؟ این پژواک صدای ملت ایران است که امروز شنیده می‌شود و اثری است که انقلاب اسلامی ایران برجای گذاشت تا این حرکت‌های عظیم در منطقه شکل بگیرد.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif در میان تحولات اخیر، اوضاع دو کشور به دلیل حضور نیروهای خارجی از موقعیت خاصی برخوردار است. یکی لیبی و دیگری بحرین. به چه دلایل نیروهای خارجی در این دو کشور حضور دارند؟
نوع دخالت‌های خارجی باعث یک نوع عکس‌العمل منفی توسط ملت‌ها شده است. در ارتباط با لیبی حقیقتاً غرب و ناتو تلاش می‌کنند که توازن قدرت بین انقلابیون و قذافی کاملاً حفظ شود و نمی‌گذارند که این توازن قدرت به نفع یک طرف به هم بخورد. مثلاً در روزهای گذشته ما بارها شنیدیم که نیروهای ناتو به اشتباه مواضع انقلابیون را هدف قرار داده‌اند و این اشتباه پنج یا شش بار تکرار شد! اشتباهاتی در این سطح آن هم با دستگاه‌های دارای تکنولوژی قوی برای دریافت اطلاعات، امری دروغ است و نمی‌تواند سهل و اشتباه باشد.
 
می‌خواهند انقلاب‌ها را به انحراف بکشانند، حتی اقداماتی که در لیبی انجام می‌دهند، مثل تجاوزات جنسی و ناامنی، کارهایی است که در گذشته در الجزایر تست کردند تا مردم را بر اثر ایجاد ناامنی و فضاهای خوفناک پشیمان کنند و این سؤال را به ذهن مردم این کشورها بیندازند که از اساس ما چرا حرکت کردیم و بعد به نوعی انقلابیون را مقصر نشان دهند. این کاری است که آن‌ها دارند انجام می‌دهند.

تحول در لیبی می‌تواند سرمنشأ بسیاری از تحولات باشد و آن‌ها مایل نیستند که مردم لیبی حکومت را در دست بگیرند، اگر بخواهم تشبیه کنم چیزی شبیه انتفاضه مردم عراق می‌شود. در انتفاضه عراق، پیروزی مردم و شکست صدام نزدیک بود، اما بلافاصله آمریکایی‌ها و غربی‌ها به شکل نامحسوسی صدام را کمک کردند. حتی مناطق پرواز ممنوع را نیز محدود کردند و اجازه دادند تا نیروهای صدام بتوانند در مناطق شیعه‌نشین با بالگردها پرواز کنند و شیعیان را از بین ببرند. از طرفی نزدیکی لیبی به اروپا باعث می‌شود که پیام بیداری اسلامی به اروپا نیز برسد و این امر برای غربی‌ها بسیار ناخوشایند است.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif و اما بحرین؟
شاید شخصی ظاهر بحرین را ببینید و بگویید که ارتش سعودی آمد و انقلاب بحرین را مهار کرد، اما آیا ریخته شدن خون این همه انسان بی‌گناه، مجروحین، فشار و شکنجه آنان معنای مهار شدن دارد؟ من یک مثال برای شما بزنم؛ در مورد عراق، موقعی که آمریکایی‌ها وارد عراق شده بودند، در داخل ایران خیلی‌ها تحلیل می‌کردند که دیگر در صحنه عراق، آمریکایی‌ها برنده شدند. اما امروز باید پرسید که آیا واقعاً آمریکایی‌ها در عراق برنده شدند؟ من فکر می‌کنم در عالم سیاست باید کمی صبور بود، زود قضاوت نکرد و شکست‌ها و پیروزی‌ها را با حرکات روبنایی قضاوت نکرد.